مصاحبه شغلی
امروز بعد از چند ماه بیکاری و تلاشی که کردم برای یادگیری ci ، رفتم اولین شرکت برای مصاحبه.
مدیرعامل بسیار انسان محترم و خوبی بودند و از طرفی برای اموخته های من ارزش بسیار قائل بودند و در هر موضوعی سعی داشتند از نظرات کارکنان خود مطلع باشند و ایده های آنان را نیز بشنوند و البته در بیان تجربیات و نکات کاری و تجربی انصافا دریغ نمیکردند.
خدا خیرشون بده.
مصاحبه شروع شد و مدیرعامل شرکت شروع به گفتگو و سوال کردن.
مدیرعامل: یه توضیحی مختصر از این رزومه ی بلند و بالایی که ارسال کردین، میفرمایین؟
من: بله خواهش میکنم. من شرکت فلان در همراه اول در فلان عناوین شغلی کار کردم، در فلان شرکت با فلان عنوان شعلی و .....
مدیرعامل: وردپرس ، جوملا، فتوشاپ، سئو کارکردین و میتونین گروهی رو مدیریت کنین؟
من: بله . ولی هدفی که الان دارم و میخوام مشغول به کار بشم بحث Php و حالا فریمورکای این زبان هست و اختصاصا من CI کار کردم.
بعد از صبحت های نسبتا زیاد، مدیرعامل فرمودند: از نظر من مشکلی نیست، شما میتونید از فردا تشریف بیارین و در جایگاهی که تمایل دارین مشغول به کار بشین.
و من در جواب گفتم: بله حتما، فقط یکم زمان میخوام تا پروژه ای که دستم هست رو به اتمام برسونم . و در نظر دارم مثل سابق در هر فیلدی فعالیت نداشته باشم و صرفا هدفهم ک php هست تمایل به فعالیت و تلاش دارم.
و طبیعتا ایشان با توجه به اکسپت کردن من، درخواست تاریخ دقیق داشتن برای حضورم.
و من هم با صراحتا اعلام کردم که درحال حاضر مصاحبه های مختلف در طول روز دارم و از طرفی هم پروژه ای دارم ک باید تمام بشه، پس تا یک هفته دیگه زمان نیاز دارم، منتهی شما به مصاحبه با سایر افراد مشغول باشید تا خدایی نکرده معذوریتی بر من و شما نباشه.
حرف این هست:
در مصاحبه شغلی از تمامی انچه که انجام دادین، صحبت کنید اما لزومی به مکتوب کردن همه ی آن ها نیست.
اعتماد داشته باشین به خودتان ، به زحمت ها و تلاش هایی که داشته اید.
یک زمانی برای کسب درامد هر کاری را انجام دادید تا در کنار درآمد ، رزومه ای هم دست و پا کنید و حالا وقت ان رسیده که شما برای کارفرما و مدیر تعیین تکلیف کنید.
پس به خودتان اعتماد داشته باشید و از تلاش ها و زحماتتان با اعتماد به نفس کامل در کمال احترام و ادب با مدیر مطرح کنید.
اعتماد به نفس در قبولی مصاحبه بی شک یکی از فاکتورهای بسیار مهم بوده و هست.
سعی کنید کمتر صبحت کنید و بیشتر گوش بدهید، اما کمتر صحبت کردن این را به ذهن مصاحبه کننده انتقال ندهد که این فرد فن بیان و یا حتی "روی صحبت کردن در جمع و یا با یک ناآشنا" را ندارد.
سعی کنید کلمات و حتی تقدم و تاخر بیان مجموعه هایی که شاغل بودید در آن، هوشمندانه مطرح کنید .
از شرکت های معتبر و معروفتری که شاغل بودید فارغ از بحث تاریخ آن، صبحت کنید و مابین آن از تجارب فریلنسری هم بیان کنید.
به کارفرما عنوان کنید که ترجیح و هدفتان در یک عنوان شغلی فلان هست و درصد کمی از تایم کاری را به سایر کارهایی که ایشان میگویند، اختصاص میدهید.
با ظاهری آراسته و با ذهنی آرام و کلامی آرام ، رفتاری مشتاقانه برای کار کردن و کسب تجربه و یادگیری مباحث جدید خصوصا با گروه حال حاضر، از خود نشان دهید. و در عین حال مراقب گفتگوها و کارهایی که از شما درخواست میشود برای انجامش، باشید!
خود را صمیمی و درعین حال جدی در کار نشان بدهید.
و از همه مهمتر:
تعریف و تمجید مدیر از شما، ذهن شما را بازی ندهد که دیگر بهتر از اینجا پیدا نمیشود! و من دیگر نیازی به پیشرفت و حضور در گروه بهتری را ندارم .
بدانید همیشه مجموعه بهتر و بدتری از مجموعه ی حال حاضرتان وجود دارد. با اعتماد به نفس و آرامش ذهنی تصمیم گیری کنید.
و بدانید که هر کاری ارزش این را ندارد که از هدف حتی دور بشوید تا برسد به آنکه از آن بگذرید.
همه ی آدم ها قبل و بعد از شما در این موقعیت بوده اند و همه ی آدمها سرکار رفتند حالا یکی زودتر یکی دیرتر.
سوالات خارج از آنچه که تا به الان انجام داده اید و دیده اید،نبوده و نیست ، فقط شاید نوع بیانشان متفاوت باشد.
(به قول آقای مدیرعامل امروز که صحبت از اولویت ها بود: یک نصیحت برادرانه میکنم شما رو خانم جهان بخش، جایگاه شغلی خوب، خیلی خوبه! ولی دلیل نمیشه مهم بودنش قبل از درآمد پولیت باشه. وقتی درآمد خوبی داشته باشی، به فکر پیشرفت شغلی و مالی هردوش هستی ولی وقتی جایگاه کاری خوبی داشته باشی و حقوقت کم، معمولا ازش حرفی نمیزنی و قانع میشی-[اینو مهندس عزیزی هم چند سال پیش بهم گفته بودن] )
*شما هم اگر تجربه ای دارید، بیان کنید تا همه استفاده کنند :)
اضافه شده، آپ دیت 4اسفندماه 1398
+ یه استاد بزرگ در زمینه کارافرینی و آی تی نصیحتم کردن و گفتن: خانم جهان بخش!رمزموفقیت آدم ها و کشور و جامعه و همه، فقط و فقط در گرو "استقامت" هست! برای چیزی که میخوای باید استقامت داشته باشی و بجنگی و نا امید نشی!
+یه آقای مهندس دیگه ای هم گفتن: خانم جهان بخش! به نظر من کسایی که مثل شما هستن با پیشینه شما، من جمله خودِ من! مسیرو اشتباه رفتیم و کسی نگفت که مسیرت اشتباهه و مسیر درست تر اینه! خودمون خوندیم و رفتیم جلو ، ولی من چند سال پیش بهش رسیدم و الان به شما میگم ک این مسیری ک بهت میگم بهتره، اینو برو!
ایشون شروع کردن منو راهنمایی کردن که از اینجا شروع کن و برو جلو! اطلاعاتت آپ دیت میشه، سرفصل و عناوین رو بهتر یاد میگیری، علاوه بر اطلاعات پراکنده، اطلاعاتتو جمع بندی میکنی و این قابلیتو پیدا میکنی تو در هر زمینه ای بتونی از اطلاعاتت استفاده کنی.
به جایی رسیده ام که مصاحبه های کاریم از جذابیت خاصی برخوردار شده که واقعا لذت میبرم از گفتگوهاش!
در همه ی آن ها نکات مهم و طلایی وجود دارد، نکات کوچک و بزرگ و در عین حال تاثیرگذار و راهگشا.
